رئیسۀ خادمه های خانه. (یادداشت مؤلف) ، خانمی محترمه و بزرگسال مانند ریش سفید. (از یادداشت مؤلف). بانویی سالخورد که در جمع زنان خویشاوند فرمانش نافذ باشد و درمشکلات با وی رجوع کنند و به صوابدید او کار کنند
رئیسۀ خادمه های خانه. (یادداشت مؤلف) ، خانمی محترمه و بزرگسال مانند ریش سفید. (از یادداشت مؤلف). بانویی سالخورد که در جمع زنان خویشاوند فرمانش نافذ باشد و درمشکلات با وی رجوع کنند و به صوابدید او کار کنند
عمل و صفت ریش سفید. ریش سفید بودن. (از یادداشت مؤلف) ، رهبری و سروری قوم و ایل و عشیره یا دیه: مجملاً لازمۀ منصب مطلق صدارت، تعیین حکام شرع و... و ریش سفیدی جمیع سادات و علماء... (تذکرهالملوک ص 2). - ریش سفیدی کردن، دخالت در امری کردن و آن را فیصل دادن. (یادداشت مؤلف). وساطت و میانجی گری کردن. پادرمیانی کردن و اختلافی را مرتفع ساختن
عمل و صفت ریش سفید. ریش سفید بودن. (از یادداشت مؤلف) ، رهبری و سروری قوم و ایل و عشیره یا دیه: مجملاً لازمۀ منصب مطلق صدارت، تعیین حکام شرع و... و ریش سفیدی جمیع سادات و علماء... (تذکرهالملوک ص 2). - ریش سفیدی کردن، دخالت در امری کردن و آن را فیصل دادن. (یادداشت مؤلف). وساطت و میانجی گری کردن. پادرمیانی کردن و اختلافی را مرتفع ساختن